بنویس و برو ... !!
خــودَم قَبـــول دارم کـــهنه شـــده ام
آنـــقدر کــهنه
کــه می شــوَد
رویِ گَرد و خـــاک تَنـــَم یــادگــاری نــوشت
خیالی نیست تو هم بنویس و برو ... !!
میان عاشقانه هایم قدم نزن اینجا این نوشته ها ، آنقدر بارانی اند که می ترسم تمام لحظه هایت خیس شوند...!
خــودَم قَبـــول دارم کـــهنه شـــده ام
آنـــقدر کــهنه
کــه می شــوَد
رویِ گَرد و خـــاک تَنـــَم یــادگــاری نــوشت
خیالی نیست تو هم بنویس و برو ... !!
امــروز مــے چـیــدَم پــازلــهای دِلـــَـم را
دیــدَم کــامِـل نـمـے شــوَد،
بــے یـــادِ تــــو…
به هواى گرماى آغوشت چه بى محابا برهنه کردم احساسم را…
غافل از اینکه
این روزها هواى حوالى احساست
زمستان زمھریر است…
معشوقـــــــــــــه ای پیـــــــــــدا کـــــــــــرده ام
به نـــــــــــام روزگــــــــــــار !!!!
ایــــــــــــن روزهــــــــــــا
سخـــــــــــت مرا درآغــــــــــــوش خــــــــــویش
به بـــــــــــازی گــــــــــــرفته اســـــــــــت !!!
گاه باید سرنوشت را از ...سر ...نوشت
باید دور دیگری از بازی زندگی را با بازیگرای جدید شروع کرد
باید از گذشته دور شد ...دور و دورتر ........
باید به فردا پیوست
شاید فرداها از ان ما باشد...!
صدای شکستن فلبم را نشنیدی چون غرورت بیداد میکرد
اشک هایم را ندیدی ، چون محو تماشای باران بودی
ولی امیدوارم آنقدر در آینه مجذوب نشده باشی که حداقل
زشتی دیو خود خواهیت را ببینی
باشد که با دیگران چنان نکنی که با من کردی . . .
نـه تـلـخــــــم ، نـه شـــیــریـن .
مــزه ی بی تفاوتی می دهم این روزها !
جنــــس حـالم زیـاد مـرغــــــوب نیســت...
دنیاى من همه جایش بارانى است
هرچه کمتر بدانى کمتر خیس خواهى شد !
بدترین درد این نیست که عشقت بمیره
بدترین درد این نیست که به اونی که دوستش داری نرسی
بدترین درد این نیست که عشقت بهت نارو بزنه
بدترین درد اینه که
یکی رو دوست داشته باشی
و اون ندونه!