نوازشت را از ما نگیر...
خدایا
بدون نوازش های تو میان دست های زندگی مچاله می شویم
نوازشت را از ما نگیر...
میان عاشقانه هایم قدم نزن اینجا این نوشته ها ، آنقدر بارانی اند که می ترسم تمام لحظه هایت خیس شوند...!
خدایا
بدون نوازش های تو میان دست های زندگی مچاله می شویم
نوازشت را از ما نگیر...
بـگـو ایـن سـتـارگـان ِ عـشـوه گـر تـا ابـد چـشـمَـک بـزنـَنـد ...
مـَن...
رویـَم را بـرنمـے گـردانـَم . . .
حـتـے اگـر تـا ابـد نـگـاهـَم نـکـنـے ...
ما قربانی همان لحظه هایی هستیم که
نتوانستیم رو در رو حرف های مانده در دلهایمان را بگوئیم ...
زمان فقط فاصله هایمان را بیشتر کرد....
روزگاری ست که آسمانش همیشه ابریست...
دل هاش سرد و افکارش پاییزی ست
روزگاری ست که من و تو در آن ما نیست......
من همیشه تنهاست و تو با دیگری ست
... روزگاری ست که طلوع اش تاریک و غروبش دائمی ست....
محبتها فاسد و خیانت هاش ابدی ست
روزگاری ست که شبهاش بیستاره و روزش پر از تاریکی ست...
مرام در آن مرده و هوس همیشگی ست
آری روزگاری ست که بی وفایی در آن قانون و رفاقت هاش بی معنی ست .......