دلتنگ کودکی ام...
دلتنگ کودکی ام...
روزهایی که همبازی سنجاقک های شیشه ای بودم
و همکلام با ماهی های قرمز حوض...
روزهایی که هنوز لبخند جایش را به اشک نداده بود..
و تنهایی برایم یک واژه ناشناخته بود!
روزهایی که عشق معنای پاک تری داشت،
محبت بی بهانه بود
و بهار شادی هنوز از راه نرسیده خزان زده نمی شد!!!