سفارش تبلیغ
صبا ویژن

Baroone Ehsas

میان عاشقانه هایم قدم نزن اینجا این نوشته ها ، آنقدر بارانی اند که می ترسم تمام لحظه هایت خیس شوند...!

شالگردن اضافی...!

از تنهایی گریزی نیست
بگذار آغوشم برای همیشه یخ بزند
 نمیخواهم کسی شالگردن
اضافی اش را دور گردن آدم برفی احساسمبیانداز...! 


+ نوشته شده در یکشنبه 91/8/28 ساعت 9:23 عصر توسط هــانـیــــه نظرات ()


چـیـزی شـده ؟؟؟

گـاهـی دلِـت مـیـخـواد هـمـه بـغـضـات

از تــو نـگـاهِـت خـونـده بـشـه کـه جـسـارت گـفـتـن کـلـمـه هـا رو نـداری…
امـا یـه نـگـاه گُـنـگ تـحـویـل مـیـگـیـری

و یـه جـمـلـه مِـثـلـه: چـیـزی شـده ؟؟؟!

اونـجـاسـت کـه بـُغـضـتـو بـا یـه لـیـوان سـکـوتـت سـر مـیـکـشـی
و بـا لـبـخـنـد مـیـگـی :

نــه هـیـچـیــی…!

+ نوشته شده در یکشنبه 91/8/28 ساعت 9:21 عصر توسط هــانـیــــه نظرات ()


دیوانه ام

نمی نویسم …..

چون می دانم نوشته هایم برایت تکراری شده اند

حرف نمی زنم ….

چون می دانم واژه های خیسم را درک نمیکنی

نگاهت نمی کنم ……

چون  چشمهایت فرصت دیدن نگاهم را ندارند

گریه نمیکنم …..

چون نمیخاهم اشک هایم قربانی غرور تو شوند

فقط می خندم ……

چون تو در هر صورت می گویی من دیوانه ام


+ نوشته شده در یکشنبه 91/8/28 ساعت 9:20 عصر توسط هــانـیــــه نظرات ()


دوستتـــ ندارم

وقتی می گویــم : دیگر به" سراغــم" نیـــا !!!

فکر نکــن که" فراموشتــــ "کرده ام …

یا دیگر" دوستتـــ "ندارم !!!

نــــه …

"مــن" فقط فهمیــــدم ...

وقتی دلتــــ با" مــن" نیست ...

بودنت مشکلی را حل نمی کند !!!

تنهــا« دلتنـــــگتــرم» میکند … !!!

+ نوشته شده در یکشنبه 91/8/28 ساعت 9:17 عصر توسط هــانـیــــه نظرات ()


شیشه سرد پنجره

به شیشه سرد پنجره از نوک بینی صورتم را می فشارم..

گوشه دنج،فنجان قهوه و ترانه های متالیک ها لحظه های کلنجارند...

آواز می خوانم زیر بارش باران...

روبروی همدیگریم. . .!


+ نوشته شده در یکشنبه 91/8/28 ساعت 7:47 عصر توسط هــانـیــــه نظرات ()


همہ چے درست میشه...

کاش خُدا گاهے اَز پشت اَبرها میومد

 گوشمُ مُحکم میگرفت و داد میزد:

آهــــ ــــاے بگیـــــ ــــر بشــــ ــیـن

 اِنقدر غُر نزن، همیـنکہ هست!

بعد یہ چشمک میزد و آروم توے گوشم میگفت :

همہ چے دُرُست میشہ...


+ نوشته شده در یکشنبه 91/8/28 ساعت 11:18 صبح توسط هــانـیــــه نظرات ()


کــاش گاهے مَرد بودم

کاش گاهے مَرد بودم

 مے شد تنہایے اَم را بہ خیابان ببرم

سیگار روشن کنم و نگران نگاه مغرضانہ مَردم نباشم

کاش گاهے مَرد بودم

مے شد شادے هایم را بہ کوچہ بریزم

با صداے بلند از تہ دل بخندم

 و هیچ ماشینے براے سوار کرنم تُرمُز نکند

 مـن از زن بودنم در این سرزمین

 گاهے سخت میشکنـــم... 


+ نوشته شده در یکشنبه 91/8/28 ساعت 11:15 صبح توسط هــانـیــــه نظرات ()


دنیا همیـن است!

بعضے وقتہا نباید زیاد باشے

 باید کم بیارند تو را باید بخواهند نگاهت کنند بفہمند تو را

 باید کم باشے دور از نگاه هر روزشان

 تا بدانند هستے تا بدانند کہ بودے

 وقتے دوست بدارے بے توقع

 بیشتر به تو سخت میگیرند کمتر بہ تو دل مے بندند

 میگویند دنیا همیـن  است

 دنیا این نیست این ما آدمہاییم کہ باید کم باشیم

 تا قدرمان را بدانند ...


+ نوشته شده در یکشنبه 91/8/28 ساعت 11:12 صبح توسط هــانـیــــه نظرات ()


مـهـربـانـی تـا کـــــــی ؟؟

مـهـربـانـی تـا کـــــــی ؟؟ بـگـذارسـخـت باشم و سـرد !!

 بـاران کـه بـاریــد ... چـتـر بـگـیـرم و چـکـمـه !!!

 خـورشـیـدکـه تـابـیـد ... پـنـجـره ببـندم و تـاریـک !!!

 اشـک کـه آمـد ... دسـتـمـالـی بـردارم و خـشـک !!!

 او کـه رفـت نـیـشخـنـدی بـزنـم و سکـوت . . .


+ نوشته شده در یکشنبه 91/8/28 ساعت 11:5 صبح توسط هــانـیــــه نظرات ()


نبودن

برای نبودن که

لازم نیست راه دوری رفته باشی

می توانی همین جا

پشت تمام بغض هایم گم شده باشی...


+ نوشته شده در یکشنبه 91/8/28 ساعت 11:2 صبح توسط هــانـیــــه نظرات ()


<      1   2   3   4   5   >>   >